ولی اون ییرن رو دید که تز قفسه ی راست سینش خون جاری بود و هودی کرمیش رو قرمز کرده بود. +. از پشت سرش صدای چرخ تخت و دویدن میومد . برگشت و بکهیون رو دید که ...
چتری های مشکی رنگش، سفیدی پیشونیش رو پنهون کرده بودن و کت بلند و کرمیش، تا پائین زانوش رو پوشش داده بود. اندام ریزش زیر لباسای گشادش، کوچیکتر بنظر میرسید ...